نادرشاه افشار (20جون 1747، 22 اکتبر 1688)، بنیانگذار دولت ترکی-آزربایجانی افشار، در ده دستگرد از ناحیه قوچان (8) مملکت افشار یورد، منطقه ملی ترک نشین در شمال خراسان در خانواده ای ترک آزربایجانی بدنیا آمد. نام وی ندیرقولو (به فارسی ندرقلی، بعدها تهماسب قولو)، نام پدر وی ایمام قولو، نام عمویش بکتاش و نام پدر بزرگش نظرقولو است. وی از تیره "ارشلو"ی طائفه "قیرخلو" منسوب به "ایل افشار"، از ایلات 24 گانه نخستین ترکان اوغوز، ایلی از علویان ترک (غلات شیعه) اصلا پراکنده در آزربایجان-ترکیه-سوریه امروزی است که پیشتر توسط شاه اسماعیل صفوی امپراتور آزربایجانی، از منطقه اورمیه آزربایجان به استان خراسان امروزی منتقل و در آنجا اسکان داده شده بودند.

نادر در سنین نوجوانی با مادر خود اسیر ازبکان گردید و در اسارت وی را از دست داد. در دوران اسارت با مذهب و فرهنگ ترکان سنی ازبک از نزدیک آشنا گشت. پس از چند سال اسارت موفق به فرار شد و در خراسان به خدمت حکمران ترک ابیورد، باباعلی بیگ کوسه لو افشار در آمد. بعدها دختر وی را به همسری گرفت. در سال 1722 امپراتورى ترکی آزربایجانی صفوى که از درون ضعیف شده بود، قربانى تهاجم افغانهاى سنى شد که اصفهان را اشغال و ویران نموده و به مدت هفت سال موضع خود را در آن شهر حفظ کردند. نادر شاه به عنوان عامل سلسله صفوى و با حمایت جنگجویان طوائف ترک علوی قزلباش آزربایجان و آناتولی به اشغال و تهاجمات افغانها بر قلمرو دولت ترکی آزربایجانی صفوی پایان داده و در سال 1735 با ساقط نمودن دولت مذکور، تاج شاهى بر سر نهاد و سلسله ترکی افشار را تاسیس نمود. او در همه ی بیش از هشتاد جنگی که با روسها، پشتونها، لزگیها، کردها، ترکهای همتبار و همزبان عثمانی و اوزبک و دیگران داشته، پیروز بوده و در نتیجه دامنه تاخت و تاز مدام خویش، توانسته است گستره دولت ترکی آزربایجانی افشاری خود را در شرق از افغانستان (فتح کابل و پیشاور) و شمال غرب هندوستان (فتح لاهور و دهلی)، در شمال به داغستان قفقاز در روسیه امروز و قارس و آرپاچای در آزربایجان ترکیه، در غرب شهرهای ترکنشین موصل و کرکوک و اربیل در تورکمان ائلی عراق و همچنین شهر بغداد در عراق و در جنوب تا خلیج عربی گسترانده و بر این سرزمین وسیع حاکم گردد. این امپراتور ترک که آسیا را زیرورو کرد 59 سال زندگی نموده است.

دولت افشاری نهمین امپراتوری ترک حاکم بر سرزمین ایران کنونی است که به عنوان وارث دولت ترکی-آزربایجانی صفوی بر تخت امپراتوریهای ترک بر ایران پدیدار شده است. (9) نادرشاه، این آخرین جهانگیر تاریخ ترک، از بسیاری از جهات مشابهات فراوانی با جهانگیر دیگر تاریخ ترک، تیمور دارد. هر چند نادرشاه بر خلاف تیمور از خانواده ای سلطنتی نیامده بود، مانند تیمور که نخست به جای اولاد چنگیز حرکت نمود، در آغاز به نام دولت ترکی آزربایجانی صفوی و عامل آن عمل کرده است. (نادر بعدها نیز به احترام صفویه هرگز خود را سلطان ننامید). این دو امپراتور ترک در بیباکی، شقاوت، بیدادگری و خونریزی نیز به راحتی قابل مقایسه اند.

نادرشاه و مسئله نزدیکی مذاهب اسلامی

نادرشاه فرزند خانواده ای ساده منسوب به ایل جنگاور افشار از علویان (غلات شیعه) ترک آزربایجانی است. او در مسائل اعتقادی و دینی، دارای شخصیتی بسیار روشنبین، نگاهی رفرمیست و اندیشه ای اصلاح طلب است. نادر شاه به نیت حل کشمکشهای مذهبی عمده عصر خود مابین ترکهای غالی شیعه (قزلباشان علوی) و ترکهای سنی، کاهش فاصله ایجاد شده بین این دو توده ترک پس از دوره صفوی، ایجاد مدارای مذهبی میان مذاهب تشیع (هر دو شاخه شیعی و علوی)، و تاسیس روابط دوستانه با دولتهای همتبار و همزبان ترک عثمانی و ترکستان گام برداشته است. وی همچنین از دولتمردان و شخصیتهای نادر تاریخ عالم اسلامی است که جدیترین و صریحترین پیشنهادها و طرحها مانند "اصل تلفیق" را برای نزدیک نمودن مبانی مذاهب اهل سنت و شیعه امامی و همچنین علویان مطرح کرده است.

وحدت بین مذاهب که نادر شاه به آن قائل بود، بیش از آنکه سیاسی و یا اجتماعی بوده و شامل مذاهب تسنن باشد، شامل تغییراتی در دیدگاههای دو مذهب مطرح و رایج تشیع در عصر وی یعنی، شیعه امامی فارسی و غلات شیعه ترک (علویان قزلباش) و تعدیل عقایدشان بود. او بسیاری از عقاید و اقوال ترکان غالی شیعه قزلباش اولیه مانند سب و رفض، دشنام به خلفای سه گانه را فاسد و فتنه انگیزی میخواند و خواهان آن بود که اهل تشیع می بایست از توهین به خلفای نخستین خودداری کرده و نسبت به آنها احترام قائل شوند. از طرف دیگر نادرشاه اختلاف مذهب شیعه امامی فارسی با مذاهب اهل سنت را نیز فقط در امور فقهی و در سطح بعضی از فروعات و مانند ادای نماز و روزه و حج مجاز میدانست. او معتقد بود که مذاهب اسلامی همه می باید در اصول مشترک و صرفا از نظر فقهی متفاوت و مستقل باشند.

قتل نادرشاه توسط ترکان علوی قزلباش

نادرشاه افشار جمع اضداد است. او مادر خویش را با محبتی بیش از حد معمول دوست میداشت و در مرگ وی به تلخی گریسته بود. او آنچنان از حرمان مادر متالم شده بود که دستور داد به پاس وی و برای آنکه یادگاری از علاقه و عواطف خویش نسبت به مادرش برجای نهاده باشد، بر سر گور او مسجدی زیبا بسازند.
الف- سیاستهای مستبدانه نادرشاه نه ققط روحانیت شیعی فارس بلکه تیولداران تورکمان آزربایجان و ایران را که از اشراف نظامی پیشین قزلباش بودند، خاصه افراد ایلات افشار و قاجار را به دشمنی با او برانگیخته بود.

ب- قزلباشهای علوی ترک به شدت از تدابیر و سیاستهای مذهبی نادر- همانگونه که در روحانیت شیعه امامی فارس موجب ناراحتی شده بودند- آزرده بودند. در نظر قزلباشان، بدعت خواندن مذهب ترکی قزلباشی (علوی) از سوی نادرشاه افشار که خود از طائفه ای منسوب بدین مذهب باطنی ترکی بود، خیانتی آشکار شمرده میشد. قزلباشان ترک صدها سال در مقابل بزرگترین و قدرتمندترین دولت عصر و ایدئولوژی اسلام اورتودوکس آن یعنی خلافت عثمانی سرخم نکرده و از مذهب ملی و رسومات ترکی خویش دست نکشیده بودند. اکنون نیز بعید بود که آنها در مقابل تدابیر وی برای قلع و قمع مذهب ترکی قزلباشی ساکت بمانند.

پ- سعی نادر در آفرینش، جایگزین کردن و رسمی نمودن مذهبی متشرعه (جعفری) به جای مذهب قزلباشی (علوی) نیز از زاویه ایشان تهدیدی بر علیه فرهنگ و آیین سنتی ملی ترکان قزلباش بود. در واقع ترکان قزلباش در این باور خود به بیراهه نرفته اند. زیرا از این زاویه نادرشاه افشار پس از شاه عباس اول دومین ضربه تاریخی کاری و مرگ آفرین اساسی را بر فرهنگ، مذهب و عنصر ترکی (قزلباشی) در ایران وارد نموده است.

ج- نفس مذاکره با عثمانیان و پذیرش خلافت آنها به نظر قزلباشان خطائی سهمگین شمرده میشد. قزلباشان عصبیت و حمیت ترکی مفرطی داشته اند و عثمانیان را ترک نمیدانسته اند. خود عثمانیان نیز بر این نهج بوده اند و در حالیکه قزلباشان را در مقام تحقیر ترک خطاب مینموده اند، خود را عوثمانلی مینامیده اند.

د- نادرشاه متوجه تمام رخدادها و نارضایتی روزافزون مقامات قزلباش پیرامون خود و نیز توده های ترک بود. او چندی بود که احساس می کرد توطئه ای بر علیه وی چیده شده است. بدین سبب به 4000 تن از سرداران افغانی خویش که فدائی وی بودند دستور داده بود که همه صاحب منصبان ترک قزلباش را بازداشت و در صورت مقاومت بکشند. اعتماد به نیروهای نظامی غیرترک و غیرقزلباش، بر سرداران ترک که بیش از پانصدسال ستون فقرات دولتها و امپراتوریهای ترک حاکم بر ایران و به ویژه به حاشیه رانده شدن قزلباشان که موسس دولتهای قاراقویونلو، صفوی و حتی خود دولت افشاری بشمار میرفتند، بر ایشان بسیار گران آمد.

نادر شاه یک ترک سنتا قزلباش و مسلمان فرهنگی هترودوکس بود. با اینهمه به سبب انجام مذاکراتی با عثمانیان جهت پذیرش مذهب جعفری به عنوان مذهبی حقه، از طرف نظامیان عالیرتبه هنوز معتقد و متعصب به مذهب ترکی قزلباشی، که شریعت و اسلام اورتودوکس (هر دو شاخه سنی و شیعی) را دشمن می شمردند، به جرم خیانت به ترکان، اهانت به قزلباشان و مذهب علوی قزلباشی به قتل رسید. سران ترک قزلباش "محمدقولو خان سام بگ اوغلو افشار اورومی" برادرزن نادر و فرمانده گارد شاهی و سردار نگهبانان شخصی اش، "محمدقولو خان قاجار ایروانی"، "محمد صالح خان قیرخلو افشار" مسئول امور دربار افشاری، "قوجا بگ افشار اورومی" و "موسا بگ افشار زنجانلو" در حرکتی سریع شبانه وی را در چادرش در خبوشان فتح آباد – قوچان در سال 1747 به قتل رسانیدند. قاتلان وی به جز یک تن همه از سران ایل افشار، ایل نادرشاه بوده اند.

سناریوی تکراری: حذف دولتی ترک بدست ترکان

بدین تریتب مطابق سناریوی آشنا و تکراری تاریخ ترک، بار دیگر دولتی ترک، دولت قزلباش آزربایجانی افشاری بدست ترکان قزلباش و افشار از صحنه تاریخ حذف شد.

شاعر آزربایجانی صابر شیروانی در سال 1907 سنت کشمکش داخلی بین ترکها، نابودی مستمر دول ترکی بدست خود ترکها، ماجرای قتل تاسف انگیز نادرشاه و ناکام ماندن اصلاحات مذهبی-دینی وی را در شعر مشهور خود بنام فخریه به طرزی موثر و هنرمندانه چنین ترسیم نموده است:

بیر واخت شه ایسماعیل ایله سولطان-ی سلیم´ه
مفتون اولاراق ائیله¬دیک ایسلامی دو نیمه
قویدوق یئنی بیر تازه آدی، دین-ی قدیمه
سالدی بو تشیییوع، بو تسننون بیزی بیمه....
قالدیقجا بو حالتله سزا-یی اسفیز بیز!
اؤز دینیمیزین باشینا انگل کله¬فیز بیز!

نادیر بو ایکی خسته¬لییی توتدو نظرده
ایسته¬ردی علاج ائیله¬یه بو قورخولو درده
بو مقصدیله عزم ائده¬ره¬ک گیردی نبرده
مقتولن اونون نعشینی قویدوق قورو یئرده......
بیر شئی-ی عجیبیز، نه بیلیم، بیر توحه¬فیز بیز!
اؤز دینیمیزین باشینا انگل کله¬فیز بیز! (22)

دولتهای افشاری اورمیه: اورمو خانلیقلاری (خانات اورمیه)

افشارهای آزربایجان پس از قتل نادرشاه افشار و نیز در دهه های نخستین سلطنت قاجاری تشبثهای متعددی برای تاسیس دولت از خود نشان داده اند. (23)