هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود
هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه اتش شدم،
که در برابر دریا بودم و دریا و دریا...!
تاریخ : | 12:22 صبح | نویسنده : جانم فدای رهبر | نظر
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود
هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه اتش شدم،
که در برابر دریا بودم و دریا و دریا...!